ریچارد مه یر یکی از معروف ترین معماران نیویورکی است که در سال ۱۹۶۳ بعد از آموختن هنر معماری، با معماران بزرگی کار کرد و در سال ۱۹۶۹ به عضویت گروه پنج نیویورک در آمد. گروهی که علاوه بر ریچارد مه یر، پیتر آیزنمن، مایکل گریوز، جان هجداک و چالز گواتمی از اعضای آن بودند. مه یر معتقد است مسائل زیبایی شناسی در آثار یک معمار باید به گونه ای به کار رود که خالی از هرگونه تعصب و تعهد اجتماعی باشد.
مه یر که عموما او را معماری معروف در حوزه ساختمان سازی می دانند آثاری مثل مبل و صندلی و ست های آشپزخانه مثل قاشق و چنگال، سینی و …دارد. او علاقه زیادی به متریال نقره دارد و عموما از این متریال برای آثارش از جمله ست های آشپزخانه استفاده می کند.
در نمونه های صندلی و مبل طراحی شده توسط مه یر، شاهد سادگی و پیچیدگی همزمان در آثار هستیم. طرحی که برخی معتقدند بین پست مدرن و کلاسیک سرگردان است اما مه یر معتقد است که طراحی کاملا واضح است و تعبیرهایی از این قبیل مناسب نیستند. ایراداتی که به مبل و صندلی وی وارد است، خطوط زیادی است که در پایه های مبلمان وجود دارد و منتقدین معتقدند اگر این خطوط برای مقاومت است آیا بهتر نیست با یک پایه یکپارچه جایگزین شود و یا اگر برای دید بصری است در آن بحث زیبایی شناسی رعایت شده است؟ و البته این نکته شایان ذکر است که طرح های وی مربوط به سال ۱۹۸۲ می باشد. به هر حال معماری، کلاسیک و مدرن بودنش سلیقه است و هرگز نمی توان برای همه مردم ازروی نسخه یکسان، طراحی انجام داد و شاید همین تفاوت هاست که دنیای هنر را زیباتر می کند.

ریچارد میر متولد ۱۹۳۴ نیوجرسی ملقب به شوالیه سفید پست مدرنیسم در سال ۱۹۵۷ از دانشگاه کورنل فارغ التحصیل شد پیش از تاسیس دفتر کار خود در نیویورک با ( مور- اوینگز- مریل ومارسل بروئر)همکاری میکرد وی ابتدا در زمینه ساختمان سازی فعالیت می کرد و در سال ۱۹۶۳ به عضویت گروه پنج نیویورک در آمد . سفید های گروه پنج دوره سفید و قهرمانانه ریت ولد ، گرپیوس ، تراگنی و بخصوص لوکوربوزیه را احیاء کردند اما مسائلی از زیبا شناسی را در کار خود به کار بردند که خالی از هر گونه تعهد و تعصب اجتماعی بود . خانه های کاملاً سفید میر ، در زمینه ای از فضاهای سبز با لایه یندی های افقی و عمودی – که برگرفته از دوره اصلاحی کورب بود به چشم می خورد این گوناگونی ، در موضوع ابعاد ستوده شد . این گورهای سفید شده ، ترکیبات متغیری از دیوارک ها ، قاب های سفید و شیشه های لعاب داده شده هستند که به تناسب کارکرد ، با شیبه ها و ارتباطات در شیوه موزه ای امریکایی ، بیشتر به کار می روند . مزیت کار های میر در اجتماع این است که ساختمانهای او ، به سرعت قابل شناسایی است . به نظر میرسید که میر برنده طرح لوکوروبوزیه بوده است با نتایج مصیبت باری که در پی داشت . ریچارد میر ، یکی از برجسته ترین معماران مدرن قرن حاضر می باشد.

ویژگی اصلی کارهای میر

روزنه ی قرن بیستم از طریق طرح آزاد ، نمای آزاد ، جداسازی ساختار و دیواره ی بیرونی ، اصول بنیادین حرکت مدرن ، امکان جستجوی حجمی جدیدی را به وجود می آورد.
از دیدگاه میر طرح کلیدی است که اخیرا مورد غفلت قرار گرفته است. تصاویر دو بعدی ، دربردارنده ی
دستورالعمل هایی برای شی سه بعدی – یعنی ساختمان – است. در این هنگام است که ساختمان، گسترش می یابد.
زمانی که نما به تصویر کشیده می شود ، طرح و برش درباره ی ایده های فضایی با معمار صحبت
می کند. ولی طرح بیان اساسی و متقاعد کننده ی معماری است.
به اعتقاد او ساختمان ها باید بتوانند صحبت کنند . به کارگیری مجموعه عناصر خاص و درونی ثابت، طی سال ها کار این امکان را داده است که وی شیوه ی بیان تکاملی و منسجمی داشته باشد.
معماری میر ، توجه به فضاست : البته فضایی دارای نظم و در نظر گرفتن نور، معیارهای انسانی و فرهنگ معماری : نه فضایی بی تناسب.
معماری ، حیاتی و جاودان است. زیرا انسان را دربر می گیرد و فضا را توصیف می کند: فضایی که در آن حرکت و زندگی می کنیم .
ریچارد میر با حجم و سطح کار می کند، شکل ها را با نور تغییر داده و در ابعاد ، نما ، حرکت و سکون ، تغییراتی به وجود می آورد.
ارتباط بین فضای بیرون و درون و یک حس سیالیت در کارهای میر دیده می شود، او همیشه سعی می کند با قراردادن ساختمان سفید خودش در لنداسکیپ سبز، ساختمان هایش را به عنوان نگینی در دل طبیعت قرار دهد.
از معروفترین کارهای او میتوان به آتنیوم(هارمونی جدید، هند، ۷۹-۱۹۷۵)، موزه هنر دکوراسیون (فرانکفورت، آلمان، ۸۵-۱۹۷۹)، موزه ی بلندهنری(آتلانتا، جورجیا،۸۳-۱۹۸۰) شهرداری و کتابخانه (هاگو، ۹۵-۱۷۹) موزه ی هنرهای معاصر( بارسلونا، ۹۵-۱۹۸۸)، میدان US و ساختمان فدرال (آریزونا، ۲۰۰۰-۱۹۹۵) اشاره کرد.
فعالیت های خصوصی مایر، شامل ساختمان های مسکونی ،پزشکی ، فنی، تجاری ، موزه ها و مراکز شهری مهمی چون مجتمع قضایی و تالارهای شهری در ایالت متحده و اروپاست . جزئیاتی که مایر در ساختمان هایش در نظر داشته است، اصل استواری است که در آن ، قوت وتمامیت در ساختار معماری توسعه می یابد .
در تعریف معماری
این روزها را چنین قلمداد میکند پست مدرنیسم ، مدرنیسم ، نئو مدرنیسم و دیکانستراکتیویسم ، من ترجیح می دهم از تمام اینها که تمرکز مرا در هر جا ( دانشگاهها ، گردهماییها و نشریات ) از واقعیت و مسائل مربوط به معماری امروز بر هم میزند دوری کنم . بی تردید امروزه تمام فعالیت معماران ، تحت تاثیر مدرن گرایی لوکوروبوزیه ، آلتو و ونده رو و گروپیوس است و ظاهراً من استثناء نیستم ، ولی به چیزهای زیادی در کار برامانته ، بورومینی و نئومان پی برده ام .
دغدغه اصلی من ، ساخت فضا ، دست بردن در حجم ، سطح ، شکل و نور پردازی فضا بوده است . بنابراین ، همیشه چیزهای زیادی برای به دست آوردن وجود داشته ،چیزهایی که همیشه به آن اندازه که به نظر میرسند ، بی روح نیستند . دیدگاههای زیادی هم در مورد مدرن گرایی اولیه وجود دارد که من از انها استفاده نکردم زیرا معتقدم معماری می تواند جهان را تغییر دهد و معماری خوب و عالی می تواند کیفیت زندگی مردم را بهبود بخشد به ویژه در شهرهای که وظیفه و مسئولیت خاصی دارند.
شهر مکان رو به رشد وتوسعه ای است ومعماری ،روح زمانی را که در ان ایجاد شده دران منعکس می سازد . برای رهایی از رکود و حرکت به سوی رشد و شکوفایی شهر باید در تمام زمینه های اقتصادی،اجتماعی ، سیاسی و هنری پیش رفت . به نظر من معماری وسیله ای برای حرکت به جلو است در معماری ، تلفیق عناصر بافت نه تنها با استفاده از رو نمایی های تاریخی که چیزی فراتر از تزیینات به کاررفته نیست ، بلکه به وسیله تفسیر عناصر تشریفاتی ضرورت دارد ،زیرا در تاریخ شهر مسیر جدیدی برای نسل آینده فراهم می سازد .از این واقعیتها می توان دریافت که ما در جامعه نا بسامان و آشفته ای زندگی می کنیم و من هم با این مسئله موافقم . بنابراین ، به جای آنکه این آشفتگی را منعکس سازم سعی می کنم نظمی فراتر از آن ایجاد کنم . تصویر ، از جمله ابزاری است که من برای این کار استفاده می کنم و اعتقاد دارم که از طریق هنر تصویر فرد به درک عمق این پیام نائل میشود . به نظر من برای آشکار کردن معانی باید بر روی علامات تکیه کرد . کشف معنی ، بیشتر به کمک تصاویر ( انتزاع ) برای هر فرد ممکن میشود ، نه فقط از طریق هنرمندان . بنابراین ، تفاسیر و معانی این فرآیند ، تفسیر از که سرانجام به درک شخصی تر و طولانی مدت منتهی میشود .

فلسفه طراحی

سفیدی ابزار ، برانگیختن ادارک و به اوج رساندن قدرت شکل ظاهری است . درخشندگی ، یکی از راههای رسیدن به این درک است . امیدوارم در آینده بتوام رمز و وسعت انتخاب را کشف کنم .منبع من در این کار ، تاریخ معماری است ولی ابزارهایم همیشه درونی و نماد و هدفم ، صرفاً معماری است .
برای من ، بخشی ارزش اگاهی از تاریخ معماری این است که پایندگی وتداوم و در نتیجه کیفیت را ارج نهم . من سخت درگیر ساخت یک بنا هستم و ترجیح میدهم بیشتر به خودم در نقش سازنده ای خوب و موفق فکر کنم تا یک هنرمند: چون هنر معماری در نهایت همین را می طلبد . هدف من ، دریافت و بازتعریف مفهوم نظم است پس برای درک رابطه آنچه بوده است و آنچه میتواند باشد ، از فرهنگ ما جاودانگی و نوبودن را میگیریم . تصمیم گیری در مورد به حساب اوردن یا نیاوردن ، انتخاب و به کارگیری اراده و عقل ، از اصول کار من است . از این رو ممکن است دیگران تصور کنند سبک من ، خارج از فرهنگ پدید می آید و همچنان به تجربه شخصی مربوط میشود . اصولاً حوزه فکری من در مورد فضا ، شکل ، نور و استفاده آنها مربوط میشود . در حقیقت ، هدف من حضور است ، نه تصور باطل ، من با تمام قدرت به دنبال این هستم و معتقدم که قلب و روح معماری است .
هنر و هنرمعماری

چندی پیش شخصی از ریچارد میر پرسید: آیا ساختمانی هست که مایل باشی بقیه عمرت را در آن سپری کنی راستی آن چه جور ساختمانی است؟ پاسخ او موزه بود . گویی کسی حرفها و آروزهای اورا می شنید وبه آن پاسخ می داد زندگی اوپیوسته آمیخته با هنر و موزه بوده است . در مجموع مقوله ارتباط بین هنر و معماری عمیق ترین علایق و دل مشغولیهای اورا شکل داده است ارجاع متقاطع بین هنر و معماری که اهمیت به سزایی دارد همیشه مهمترین بخش کار او را به خود تشکیل داده است .
موزه علاوه برنمایش اشیای هنری فعلی در طرح موزه ها معماری با مجموعه ارتباطات بسیار جذابی سرو کار دارد شکوه شهری تجربه عمومی ارتباط بازدید کنندگان خاص با اشیاء ویژه و منحصر به فرد ارتباط نور با اشیاء و تماشاگران همچنین ارتباط هنر با فضا با محیط های عمومی ، بنابراین موزه میتواند نمود وترجمان معماری ناب و اصیلی باشد که ورای فرهنگ زاده می شود و در عین حال عمیقاً به تجربه شخصی بستگی دارد او بیشتر با هر دو سنت بیان فضاهای اروپایی و آمریکایی و فلسفه مدیریت موزه کار کرده و آنچه را اصول رسمی و قاعده حرکت مدرن قلمداد میکند وتجربه بودن در موزه به معنی سکون و ایستایی نیست بلکه تغییری پیوسته و همیشگی است .
مه یرازفنون شاعرانه (مدرنیسیم) زیبایی وچند کاربردی بودن فنون آوری تاثیرمی پذیرد و خلوصی است که از بخشی تمایز ذاتی بین طبیعت و ساخته های بشری ناشی میشود و این تمایز این دو را با ارتباط مکمل به هم پیوند می دهد .

در طرح موزه

تمام کارهای ما بر اساس فلسفه ای است که زیبا شناسی ، بافت و کاربرد را با بصیرت فعلی معماری که با معنای واقعی کلمه پر حرارت و انسانی است ، تلفیق میکند . ما به کمک طرح ، به دنبال خلق محیطی زیبا و تزیین و آرایه بندی فضایی با مجموعه ارزشهای هماهنگ و پر معنا هستیم .
هدف اصلی معماری موزه ، کمک به کشف اررشهای زیبا شناسی ، فرهنگ و ترویج تفکر و تعمق در مجموعه موزه از طریق تجربه فضایی خود آن است . ما معتقدیم اشیای هنری باید در محیطهایی با فضای قوی به نمایش گذاشته شود ودر عین حال ، مکانی به وجود آورد که در آن ، هنر تقویت شود و آن را متحول سازد . کل کار موزه ، تا کنون ، انعکاس این دیدگاه و بینش می باشد . در طرحهای موزه ای هنرهای در اتلانتا ، توجه به مشغله ذهنی ما ، مقیاس کاری فردی بود . هر شی در مجموعه ، از گلدان یا سرویس نقره گرفته تا نقاشی فراگونارد یا مجسمه سازی رودین ، توجه خاصی را می طلبد . ما در طرح و خلق ارتباط مناسب بین آثار هنری و محیطی که آنها در ان دیده میشوند ، عمیقاً به مقیاس انسانی وفاداریم .

مبل چرمی ریچارد مایر

مبل چرمی ریچارد مایر


صندلی چوبی ریچارد مایر

صندلی چوبی ریچارد مایر


نیمکت چوبی ریچارد مه یر

نیمکت چوبی ریچارد مه یر


میز چوبی کوچک ریچارد مه یر

میز چوبی کوچک ریچارد مه یر

آب و هوای کالیفرنیای جنوبی ، فرصت ویژه ای برای تلفیق طبیعت ، باغهای سرسبز و ساختمانها ایجاد کرده است . در تمام مراحل ، توجه خاصی به ارتباط درونی ساختمانها با محل شده تا درک فرد را از این مکان بالا ببرد . امکانات و طرح و برنامه این مرکز ، نه تنها آنرا به مرکزی ویژه تبدیل کرده ، بلکه مکان خارق العاده ی موسسه به دلیل محیط متفکرانه اش ، آنرا به فضای منحصر به فردی در قرن بیستم تبدیل نموده است .
ساختمان موزه کاربرد و عملکرد های مهمی دارد و هر ساختمان موفق باید چنین باشد کاربرد اصولی موزه حفظ آثار هنری است و نور پردازی خوب با در نظر گرفتن اهداف و اندیشه های هنرمندان نقش حیاتی دارد . توجه به آکوستیکی در فضا کمتر از اهمیت نور و بافت نیست .
ساختمان موزه باید به این مجموعه ، نظم و حیات ببخشد و گالریها نیز باید به نحوی باشد تا متصدیان ، اجسام را به طور آشکار ، و منطقی و زیبا نشان دهد . چیدمان آن را بدون اشکا ل تغییر دهند .
او می گوید : به وضوح مداخله بشر را درساماندهی زیبا شناسی محیط می بینیم و همواره در پی برقراری سیستم منسجم ارزشهای متقابل وابسته وارتباط هارمونیک بخشها هست. البته منظوراو جداسازی تمام وسایل مربوط به شکل کاربرد و تناسب است ومهم تر ازهمه اینکه باید پیچیدگی دو جانبه ای میان این مفهوم برای یک ساختمان و تجسم فیزیکی آن وجود داشته باشد .
وضوح بودن برای مسیر با طرح آغاز میشود و زمانی که نما به تصویر کشیده میشود طرح و برش درباره ایده های فضایی با معمار صحبت میکند وی طرح بیان اساسی و متقاعد کننده ایده معماری است . به اعتقاد او ساختمان باید بتواند صحبت کند .
به کارگیری مجموعه عناصر خاص و درونی ثابت ، طی سالها به او شیوه بیان تکامل و منسجمی داشته و این فرآیند باعث شده مجموعه را در بافت شهری و تاریخی گرد آورده و دست برده که بسیار پیچیده و جامع است .
نوعی پیشرفت منطقه ای که با توسعه فضا و پیچیدگی فضای کارهای او توام شده است معماری او توجه به فضاست البته فضا دارای نظم و با درنظر گرفتن نور معیارهای انسانی و فرهنگ معماری نه فضای بی تناسب .
او شکلها را با نور تغییر میدهد و در ابعاد نما و حرکت و سکون تغییراتی ایجاد میکند .

طراحی ویلا، معماری ویلای خاص و منحصربفرد از ریچارد میر
«ریچارد مه‌یر» سبک معماری شخصی خود را در دو دسته از فضاهای عملکردی به خوبی مشخص می سازد؛ نخست خانه ها و ویلاها که تعداد آنها بسیار زیاد بوده و اغلب آنها در ایالات متحده قرار گرفته‌اند و سپس فضاهای فرهنگی نظیر موزه‌ها و گالری‌ها که برخی از آنها در اروپا به اجرا در آمده‌اند. در پس تشابهات ظاهری آثار «ریچارد مه‌یر» به یکدیگر، می‌توان به پیوند عمیق و جدایی ناپذیر فرم و عملکرد و پرهیز از هیجانات فرمال پی برد. اصرار بر انتزاعی کردن عناصر عملکردی و سازه‌ای، ترکیب این عناصر در پس زمینه‌هایی سفید رنگ، سعی در به حداقل رساندن جرم ساختمان و در هم تنیدگی سازه، فرم و عملکرد از جمله تشابهات آثار وی می‌باشند.

نام پروژه: Beach House
معمار: Richard Meier
موقعیت بنا: California-USA
زمان ساخت:۲۰۰۱

ریچارد مایر

ریچارد مایر


معماری خانه های ریچارد میر

معماری خانه های ریچارد میر

«خانه ساحلی» یکی از مهمترین پروژه‌های مسکونی «ریچارد میر» می‌باشد. سایت این پروژه مربع بوده و چنانچه از نام آن نیز پیداست در حاشیه ساحل و با فاصله کمی از دریا واقع شده است. هر چند که این بنا در زمینی مسطح و در مجاورت ساحلی شنی طراحی شده است اما این ویلا نیز همچون «خانه داگلاس» (۱۹۷۳) یکی از مهمترین آثار مسکونی «میر» ک در شیب تند جنگل قرار دارد. به خوبی با محیط پیرامون خود در ارتباط بوده و پاسخگوی نیازهای ساکنین می‌باشد. ساختار حجمی ویلا حاصل از کنار هم قرار گرفتن سه حجم شاخص است که در سایت پلان مجموعه قابل تشخیص می باشند. مستطیلی کشیده که فضاهای خصوصی خانه در آن قرار دارند، حجمی با دیوارهای منحنی که فضای مطالعه ودفتر کار خانگی را در خود جای داده و مکعبی که در کنج سایت قرار گرفته و شامل سوئیت مهمان می باشد. نحوه مکان‌یابی توده‌ها در سایت موجب شده است تا فضای باز، در میان و پیرامون احجام شکل گرفته و بدین ترتیب فضاهای باز و نیمه باز با کیفیاتی متفاوت پدید آید. امتداد کفپوش‌های چوبی داخل بنا در سایت موجب پیوند درون و بیرون پروژه شده است. نسبت سطوح شفاف به دیواره‌های صلب سفید رنگ در دو نمای اصلی ویلا کاملاً عکس یکدیگر می باشد.

به طوریکه بر خلاف جداره‌های رو به دریا، نمای روبه خیابان کاملاً صلب بوده و دید به فضاهای داخلی از خارج سایت کاملا کنترل شده است. در دو انتهای این نما دو درب پارکینگ سرپوشیده به صورت متقارن یکی در ترکیب با بنای اصلی و دیگری در زیر سوئیت مهمان قرار گرفته‌اند. جداره‌ای شفاف دید به حیاط ویلا را محدود ساخته و بر فراز آن صفحه‌ای باریک و افقی حجم مستقل را به بنای اصلی متصل می‌سازد. بر فراز پنجره‌های نشیمن و جداره شفاف رو به دریا نیز جهت کنترل تابش شدید آفتاب سایه بانی فلزی نصب شده است. در نمای داخل حیاط نیز شومینه و هواکش آن به صورتی انتزاعی از حجم بیرون زده و شاخص شده است. شفافیت سطوح در این نما به حدی است که در شب بنا همانند باکسی شیشه ای و نورانی به نظر می‌رسد که قسمتهایی از آن توسط صفحات و ستون‌هایی سفید رنگ محصور شده‌ است.

طبقه همکف شامل نشیمنی عمومی به ارتفاع دو طبقه، غذاخوری،‌ آشپرخانه، سوئیت خواب مهمان و پارکینگ می‌باشد. در طبقه اول بنا نیز دو اتاق خواب فرزندان، خواب والدین به همراه اتاق تعویض لباس و سرویس بهداشتی و دفتر کار خانگی می باشد. سقف راهروی ارتباطی در این طبقه شفاف بوده و نور طبیعی از این طریق به قسمتهای مختلف داخلی نفوذ می‌کند. فضای مطالعه و دفتر کار که قسمت‌هایی از دیواره آن منحنی شکل می باشد مهمترین و شاخص ترین فضای ویلا بوده و علاوه به دریا و تراسی رو به حیاط دارد. جداره منحنی شکل این تراس نیمه محصور و چگونگی شکل گیری و اتصال آن نیز از دیگر شاخصه‌های این ویلا می باشد. مبلمان داخلی بنا نیز همچون سایر آثار «ریچارد مه‌بر»‌مینیمالیستی بوده و با پرهیز از رنگ و کاستن از تنوع دکوراسیون بر نقش معماری در پیدایش فضا تاکید شده است.
کلمات کلیدی : طراحی مجنمع مسکونی، طراحی ویلا، طراحی خانه،طراحی ساختمان های اداری و تجاری

گرو مهندسی خانه دیزاین با در اختیار داشتن کادری مجرب و متخصص، و با استفاده از جدیدترین متدها و استانداردهای روز دنیا و بکارگیری مصالحی با بهترین کیفیت در امر طراحی معماری مجتمع مسکونی،ویلا،اداری،تجاری، بازسازی،محوطه سازی طراحی داخلی و اجرا ، موفق شده گامی مؤثر در راستای صرفه جویی در هزینه و زمان برداشته تا آنچه را که در رویاهایتان بدنبالش هستید در کمترین زمان و مناسب ترین قیمت در محیط کار و منزل شما اجرا نماید.